برند سازي در عصر حاضر از جمله مباحثي است که بخش قابل توجهي از موفقيت واحدهاي صنفي وابسته به آن است. چرا که افزايش فروش بدون داشتن استراتژي مختص برندسازي با توجه به گسترش بازار و به دنبال آن افزايش قدرت انتخاب مشتريان، عملاً غير ممکن بنظر مي رسد.
برندسازي به معناي اتخاذ تدابيري جهت متمايز کردن يک شخص، شرکت يا محصول از ساير موارد مشابه است. در اين نوشتار، از برندسازي (برندينگ) در کسب و کارهاي خرد و کوچک صحبت مي شود.
ماهيت برندسازي:
برندسازي يک مسير و فرآيند براي تسخير ذهن مشتريان است. مشتريان ما در کسب و کارهاي کوچک و متوسط، همان مصرف کنندگان نهايي هستند. آنها محصولات و خدمات واحدهاي صنفي را مي خرند و اين واحدها براي آنها ارزش آفريني مي کنند. نکته اي که بسيار حائز اهميت است اين است که نبايد برندسازي را مساوي با طراحي لوگو و يا نام و نشان تجاري منحصر بفرد براي يک محصول يا خدمت دانست.
مقدمه برندسازي:
براي طراحي يک مسير صحيح براي برندسازي، ابتدا بايد خود و کسب و کارمان را بشناسيم. اينکه دقيقاً چه داريم و چه چيزي را ارائه مي کنيم. براي شناخت خود، مفهومي تحت عنوان 6W داريم.
مفهوم6W:
براي شناخت بهتر کسب و کار خود، بايد به اين سؤالات توجه کنيم و براي آن جواب داشته باشيم. به عبارت بهتر مي بايست قبل از هر اقدامي، جواب هاي درست و منطقي به اين شش سؤال داد. اين مسأله کمک مي کند فعاليت هاي بازاريابي و هر راهبردي که ختم به موفقيت کسب و کار مي گردد، مثمر ثمر و کارآمد باشد. داشتن پاسخ روشن براي اين شش سؤال، سهم بسزايي در صرفه جويي در هزينه ها و وقت دارا خواهد بود.
و اما شش سوال مهم:
- (Who): مخاطب من چه کسي است؟
- (Where): مخاطب من در کجا قرار دارد و کجا بايد او را بيابم؟
- (What) چه پيامي را بايد به او منتقل کنم؟
- (Why)چرا بايد اين پيام را به او منتقل کنم؟
- (Which) از چه طريقي بايد پيام خود را به او انتقال دهم؟
- (When): چه وقت بايد با او ارتباط برقرار کنم؟
شناخت کسب و کار خود:
شناخت ما از کسب و کار خودمان، به چند طريق حاصل مي شود. يک روش اين است که مخاطبين خود را بشناسيم. يعني من مشترياني با يک طرز تفکر خاص دارم. اما آيا اين مشتريان به چيزي که من ارائه مي کنم نياز دارند؟ اگر خودمان را از زاويه ديد مشتري بشناسيم، از نظر برندسازي موفق تر خواهيم بود. برند يک موجود زنده است که بايد با آن زندگي کنيم. به آن توجه کنيم تا به يک ارزش در ذهن مخاطبين و مشتريان ما تبديل شود.
سخن آخر:
برند به معناي تصوير و احساس کلي است که بعد از شنيدن يا ديدن اسم محصولات و خدمات يک کسب و کار در ذهن مشتريان و مخاطبين نقش مي بندد. براي اينکه بتوان تصوير مطلوبي در اذهان مشتريان خلق نمود مي بايست استراتژي تدوين نمود. در مدت زمان کتاه و چند روزه نمي توان مسير برند سازي را طي نمود. برندسازي مستلزم برنامه ريزي طولاني و ممارست براي طراحي و جا انداختن آن در اذهان عموم است. يک برند مطلوب مي تواند کسب و کار شما را بشدت متأثر کرده و اعتماد مشتريان و مخاطبين را بخوبي جلب نمايد.
از اينکه از سايت ما بازديد کرديد سپاسگزاريم.اصناف پلاس،رسانه آموزشي مرکز آموزش و مطالعات حقوقي و اقتصادياتاق اصناف شهرستان شميراناتاست. همه روزه مي توانيد با مراجعه به اين سايت، از مطالب آموزشي ارائه شده بهره مند شويد.